<

فال حافظ

قالب وبلاگ
زندگینامه علامه سید محمدحسین طباطبائی :: کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره)
ساعت کار 9صبح تا 14بعدازظهر
2000نسخه عنوان کتاب،50عنوان مجله
آدرس:همدان،شهرستان رزن ،کوچه شهید صباغزاده ،جنب مدرسه امیرکبیر
تلفن تماس36222284-081

آخرین نظرات

نویسندگان

زندگینامه علامه سید محمدحسین طباطبائی

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۲ ق.ظ

زندگینامه علامه سید محمدحسین طباطبائی  مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی
http://www.booki.ir/showimage.ashx?I=/Content/uploadfiles/occasions/tabatabaee.jpg&W=180&H=240

سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱ - ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی) نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، شیعه و ایرانی است.

اهمیت وی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزه‌های تشیع بعد از دوره صفویه بوده‌است. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفت‌شناسی در این مکتب می‌پردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشه‌های غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز می‌کوشد.

ایشان از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان بوده و با سید علی قاضی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی خویشاوندی داشتند. وی از نوادگان عبدالوهاب تبریزی که نسب وی هم به حسن مثنی پسر امام حسن مجتبی می‌رسد.

علامه در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.

علامه بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف می‌روند و ده سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می‌شوند. علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد آقا سیدابوالقاسم خوانساری (نوه آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خوانساری معروف به میرکبیر) فراگرفت. دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون آیت الله نائینی و آیت‌الله محمدحسین غروی اصفهانی خواندند و مدت درسهای فقه و اصول ایشان مجموعاً ده سال بود.استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبه‌ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش آیت‌الله سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبائی آموختند و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند.

مرحوم علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز بدست می‌آمد مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شوند.

ایشان بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می‌گیرد به قم برود و بالاخره تصمیم‌اش را در سال ۱۳۲۵ عملی می‌کند. برطبق نقل دینانی، پس از مدتی که به‌اصرار برخی علما مجلس درس روزانه اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز نمود. در این میان، وی به تشکیل کلاس‌های شبانه اسفار پرداخت که هفته‌ای دو شب (شب پنج‌شنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانه ی شاگردان تشکیل می‌شد و تعداد معدودی (کمتر از ده تن) شاگرد ثابت در آن شرکت می‌کردند. حضور در این کلاس‌ها بدون اجازه ی خود او مقدور نبود. دینانی معتقد است محتوای این کلاس‌ها بیشتر درس خارج فلسفه بود.

تألیفات و آثار
علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفته‌است

  • نخست تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شده‌است. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شده‌است، و علاوه ‌بر تفسیر آیات و بحث‌های لغوی در بخش‌هایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. این اثر به دو شکل منتشر شده‌است: نخست در چهل جلد، و سپس، در ۲۰ جلد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شده‌است.
  • اثر مهم دیگر او اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقاله ی فلسفی است، که طی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفه ی تطبیقی شرح داده شده‌است .این کتاب نخستین، و یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفه جدید غربی پرداخته‌است.

آثار محمدحسین طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان) را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

کتاب‌های به زبان عربی

1. کتاب توحید که شامل ۳ رساله‌است: رساله در توحید، رساله در اسماء الله، رساله در افعال الله
2. کتاب انسان که شامل ۳ رساله‌است: الانسان قبل الدنیا، الانسان فی الدنیا، الانسان بعد الدنیا
3. رساله وسائط که البته همگی این رساله‌ها در یک مجلد جمع‌آوری شده و به نام هفت رساله معروف است.
4. رسالة الولایه
5. رساله النبوة و الامامه
6. بدایة الحکمة
7. نهایة الحکمة

کتاب‌های به زبان فارسی

1. شیعه در اسلام
2. قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه ناسخ و منسوخ و... پرداخته‌است)
3. وحی یا شعور مرموز
4. اسلام و انسان معاصر
5. حکومت در اسلام
6. سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخش‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است)
7. اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است.
8. علی و فلسفه الهی
9. خلاصه تعالیم اسلام
10. رساله در حکومت اسلامی
11. نسب‌نامه خاندان طباطبایی (اولاد امیر سراج الدین عبدالوهاب)

شاگردان
بخش بزرگی از رهبران روحانی انقلاب ایران شاگردان مشترک سیدمحمدحسین طباطبایی و روح‌الله خمینی هستند. علامه شاگردان زیادی تربیت کرد، که در زیر نام مهم‌ترین آنها ذکر می‌گردد:

1. مرتضی مطهری
2. سید عزالدین حسینی زنجانی
3. محمد جواد باهنر
4. عبدالله جوادی آملی
5. سید محمد حسینی بهشتی
6. حسن حسن‌زاده آملی
7. محمدتقی مصباح یزدی
8. محمدرضا مهدوی کنی
همی گویم و گفته‌ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستی‌ست در کیش مهر
برونند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل‌افگارها
بجز اشک چشم و بجز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام دیوارها
چه فرهادها مرده در کوه‌ها
چه حلاج‌ها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر توده‌هایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان
نیازند هرگز به مردارها
مهین مهرورزان که آزاده‌اند
بریدند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رسته‌اند
چه گل‌های رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت سبزه به هامون و دشت
زند بارگه گل به گلزارها
نگارش دهد گلبن جویبار
در آیینه ی آب رخسارها
رود شاخ گل دربر نیلوفر
برقصد به صد ناز گلنارها
درد پرده ی غنچه را باد بام
هزار آورد نغز گفتارها
به آوای نای و به آهنگ چنگ
خروشد ز سرو و سمن تارها
به یاد خم ابروی گلرخان
بکش جام در بزم می‌خوارها
گره را ز راز جهان باز کن
که آسان کند باده دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان
که بسته‌است چشم خشایارها
به اندوه آینده خود را مباز
که آینده خوابی‌ست چون پارها
فریب جهان را مخور زینهار
که در پای این گل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بیکارها
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۶
مهدیه صادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی