<

فال حافظ

قالب وبلاگ
کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره )

کتابخانه مشارکتی شهید مطهری (ره)
ساعت کار 9صبح تا 14بعدازظهر
2000نسخه عنوان کتاب،50عنوان مجله
آدرس:همدان،شهرستان رزن ،کوچه شهید صباغزاده ،جنب مدرسه امیرکبیر
تلفن تماس36222284-081

آخرین نظرات

نویسندگان

الیزابت لانگفورد

ذبیح ا... منصوری

انتشارات زرین

داستان در مورد ویکتوریاست دختری که وقتی به دنیا می آید قرار نیست ملکه انگلیس شود 11 نفر قبل از او هستند که شایستگی پادشاهی را دارند اما یکی پس از دیگری فوت می کنند و ویکتوریا میشه ملکه انگلستان . کتاب از بچگی ویکتوریا می گه ، روابطش با مادرش ، شوهرش اینکه عاشق هم بودند ، زن متدینی بوده بچه های زیادی داشته سبب پیشرفت های زیادی توی انگلیس میشه خیلی عدالتخواه بوده و مغز سیاسی خوبی داشته . چیزای جزئی هم می گه مثل اینکه قدش کوتاه بوده و برای اولین بار اون سراغ کفش های پاشنه بلند زنونه می ره .

قسمت های زیبایی از کتاب

اساس نیک بختی یا بدبختی هرکس بین تاریخی که به مرحله بلوغ پا می گذارد تا سن بیست سالگی استوار می شود .

هر قدر مردی زنی را دوست داشته باشد اگر احساسات خود را بروز ندهد آن زن پی به احساساتش نمی برد .

کار وقتی جزء فطرت انسان شد تولید آرامش می نماید تولید آرامش می نماید و هنگام کار کردن انسان احساس می کند که راحت است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۴
مهدیه صادقی

پیامبراکـــــــــرم (ص):

مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۳
مهدیه صادقی

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»


استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»


سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»


مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: «اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!»


استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.»


استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، مرد جوان از استاد پرسید: «شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید یا آرامش برگ را؟»


استاد لبخندی زد و گفت: «من در تمام زندگی‌ام، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم. من آرامش برگ را می‌پسندم.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۱
مهدیه صادقی

همراه با پروفسور کاتلین فیتزپاتریک(استاد تحقیق دانشگاه نیویورک)


کتاب


پروفسور کاتلین فیتزپاتریک، Kathleen Fitzpatrick، متولد 1967، امریکا است. او مدرس «علوم‌ دیجیتال» و «مطالعات رسانه» است. و مدیریت ارتباطات علمی انجمن زبان نوین را بر عهده دارد و اکنون به عنوان استاد تحقیق دانشگاه نیویورک مشغول به فعالیت است. او متخصص «نشر علمی در فضای اینترنتی» است و بر «تأثیرات ارتباطات شبکه‌ای بر متون» تحقیق می‌کند. واپسین کتاب او با عنوان «کهنگی عمدی: نشر، فناوری و آینده دانشگاه» در سال 2011 از سوی انتشارات دانشگاه نیویورک منتشر شده‌است. (کهنگی عمدی عبارت است از خط‌مشی برنامه‌ریزی یا طراحی فرآورده‌ای با عمر مفید محدود تا آنکه پس از مدت معینی کهنه شود، یعنی از مد یا از کار بیفتد.)
گفت‌وگویی با او، در حاشیه همایش «پژوهش‌های پسادیجیتال» انجام شده است که بخشهایی از سخنانش را در ادامه می آوریم:

از نظر من، هم آنچه در حال تغییر است و هم آنچه از گذشته به ما رسیده‌‌ و بدون تغییر باقی مانده‌است، هر دو جذابیت‌ دارند. چون هر کدام مزایای خاص خود را دارند. خوانندگان و پژوهشگران، امروزه توقع دارند که بتوانند به مواد اطلاعاتی مورد نظرشان در یک لحظه و در زمانی کوتاه دسترسی پیدا کنند و همچنین ما توقع داریم بخش عمده‌ای از کتابخانه‌مان را با خود به هر کجا که می‌رویم، حمل کنیم.
مطالعه روی دستگاه‌های دیجیتال رفته‌رفته به بخشی عادی از جریان کلی اطلاعات درمی‌آید و به جای یک فعالیت جداگانه و انفرادی می‌نشیند.
اما آنچه هنوز تغییر نکرده، شکل فی‌نفسه «متن» است. به نظر می‌رسد که «نظریه‌پردازان فرامتن» آینده‌ای را تصویر کرده‌اند که در آن بسیاری از متونی که خوانندگان و پژوهشگران با آن سروکار دارند درهم‌تنیده و «وب‌گونه» خواهند بود و اجازه می‌دهند تا نمونه‌ای از ایده‌هایی را که در برخی نظریه‌های پساساختارگرایانه ارائه‌شده، به‌طور کامل اجرا شود.
متن ریزومی (rhizomatic، مفهومی که ژیل دیلوز از زیست‌شناسی وارد فلسفه کرد و به لحاظ لغتی یعنی زمین‌ساقه) خواننده‌ای را خواهد داشت که با مولف در تولید متن شریک است.  انگار که متن‌ها چندمدلی، سیال و غیرخطی خواهند شد.
اما در حال حاضر، متن‌ها به‌طور کامل چنین تغییراتی را نپذیرفتند. شکل کتاب در طول قرن‌ها همان‌گونه که بوده، مانده است؛ خطی، متنی و نسبتاً صلب. این ثبات نسبی در برابر تغییرات عظیم فناورانه (و نه تغییرات ناچیز اجتماعی) – از جمله حرکت کتاب به صفحه‌های تحت شبکه – من را بر آن می‌دارد که باور داشته‌باشم «کتاب بودنِ کتاب»، ذاتاً در چیزی به غیر از دستگاه ارائه آن است: کتاب‌بودن به چاپ، صحافی و مواردی از این دست مربوط و محدود نیست.  

شکل کتاب در طول قرن‌ها همان‌گونه که بوده، مانده است؛ خطی، متنی و نسبتاً صلب. این ثبات نسبی در برابر تغییرات عظیم فناورانه (و نه تغییرات ناچیز اجتماعی) – از جمله حرکت کتاب به صفحه‌های تحت شبکه – من را بر آن می‌دارد که باور داشته‌باشم «کتاب بودنِ کتاب»، ذاتاً در چیزی به غیر از دستگاه ارائه آن است: کتاب‌بودن به چاپ، صحافی و مواردی از این دست مربوط و محدود نیست.

من اخیراً به راه‌هایی فکر می‌کردم که مواجهه با فناوری‌های دیجیتال بتواند برای جوامع پژوهشی ما – در تحقیقات، مطالعات و شیوه‌های نوشتار – ثمربخش باشد. با این حال، وقتی در یادداشتی که اخیراً در تارنوشت (وبلاگ) «نقد کتاب نیویورک» درباره ترک استناد به شیوه‌ای که ما می‌شناسیم، خواندم بسیار متعجب شدم.
نویسنده استدلال کرده‌است که در عصر گوگل، ردیابی کردن منابع یک نقل‌قول به فرآیندی بسیار ساده تبدیل شده و به استناد‌های بسیار کمتری در تألیف یک متن نیاز است. از یک طرف من موافقم، شیوه‌های استناد در برخی موارد مفید می‌تواند ساده شود؛ اما از سوی دیگر، کاملاً شگفت‌زده شدم وقتی شنیدم که یک محقق استدلال می‌کند که ما باید تبارشناسی نقد را – یعنی ردیابی پیدایش ایده‌ها در میان مباحثات را- به نهادی غیرانتفاعی واگذار کنیم که الگوریتم‌هایی دارد که جعبه‌سیاه چنین رسوایی‌هایی هستند و با شیوه‌هایی تجاری منابع را در نتایج جست‌وجو در اختیار می‌گذارد.
اگر چه من شخصاً از کاربرد ابزارهای دیجیتالی که در دسترس داریم کاملاً حمایت می‌کنم، اما تنها می‌خواهم اظهار امیدواری کنیم که به خاطر جنبه‌های حیاتی ارتباطات پژوهشی، در مورد تکیه بر نهادهای تجاری اندکی محتاطانه‌تر عمل کنیم.

من این روزها باید بیشتر روی آی‌پدم بخوانم که خیلی راحت نیست. دیگر نمی‌توانم تصور کنم که از کتاب‌هایی که اکنون در قفسه دارم دور باشم. این کتاب‌ها در عین حال که نسخه‌هایی از روایات خودشان هستند، مطالعات و اکتشافات شخصی من را ثبت کرده‌اند و نمایش می‌دهند.
تردید دارم که واقعاً روزی فرا برسد که خانه‌ها دیگر قفسه‌ کتاب‌ها را به‌خاطر نیاورند و همه متون به فضاهای دیجیتال منتقل شوند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۰
مهدیه صادقی

images

سوم خرداد یادآور دلاورمردی های رزمندگان اسلام در فتح غرورآفرین خرمشهر قهرمان مبارک باد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۷
مهدیه صادقی

      

 

ای پاسداران حریم عشق!

مگر می توان بی نام و یاد شما درفرهنگ لغات این سرزمین

به مفهوم آزادی و رهایی رسید؟!


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۳۶
مهدیه صادقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۹
مهدیه صادقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۸
مهدیه صادقی


دین و دنیاى بشر و جسم و جان انسان، به برکت کتاب تأمین و تغذیه مى‏شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۷
مهدیه صادقی

داستان بعثت

ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین تر از بیان امام هادی علیه السلام که می فرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله تجارت شام را ترک گفت، هر روز به کوه حرا می رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست و از آنچه می دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد و آن گاه با روشنی خاصی به عبادت خداوند مشغول می شد. چون به چهل سالگی رسید، خداوند، دل او را بهترین، روشن ترین و خاضع ترین دل ها یافت. در آن لحظه ها، جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و تکان داد و گفت: بخوان. گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل گفت: ای محمد! بخوان به نام پروردگارت که آفرید. پس جبرئیل، رسالت خود را به انجام رسانید و به آسمان ها بالا رفت و محمد نیز از کوه فرود آمد. در این هنگام، خداوند، کوه ها، صخره ها و سنگلاخ ها را به سخن آورد، به گونه ای که به هر کدام می رسید، ادای احترام می کردند و می گفتند: السلام علیک یا حبیبَ اللّه ، السلام علیک یا ولیَّ اللّه ، السلام علیک یا رسولَ اللّه». (1)

مهمترین پیام بعثت

توحید، اصلی ترین و مهم ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته می شود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: 25)
از سوی دیگر، توحید فقط راه حلی برای بحران های دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوت ها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن 21، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوت ها و بت های درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچ گونه بی عدالتی. با این وصف، از شخصی ترین رفتار انسان تا قانون گذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرت های بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد. (2)

بعثت در کلام حضرت فاطمه (س)

«پروردگار بزرگ، به پایان همه کارها دانا بود و بر دگرگونی های روزگاردر محیط بینا و به سرنوشت هر چیزی آشنا. محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد، دید که هر فرقه ای دینی گزیده و هرگروه در روشنایی شعله ای خزیده و هر دسته به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که می شناسند از خاطر سترده اند. پس خدای بزرگ تاریکی ها را به نور محمد روشن ساخت و دل ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده هایی را که بر دیده ها افتاده بود، به یکسو انداخت.» (3)

جهان قبل از بعثت در کلام امام علی (ع)

خداوند، پیامبر اسلام را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آن گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می کردید و میان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می بردید. آب های آلوده می نوشیدید و غذاهای گلوآزار می خوردید. خون یکدیگر را می ریختید و پیوند خویشاوندی را می بریدید. بت ها میان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.
خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دین پاره شده و ستون های ایمان و یقین ناپایدار بود. ... راه رهایی دشوار می نمود و پناه گاه ی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می شد و شیطان یاری می گردید.
ملت ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود.
هوا و هوس بر مردم چیره شده بود. ... نادانی های جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن گیرشان بود. (4)

مولفه های جاهلیت در کلام امام علی (ع)

سال های طولانی بر مردمی گذشت که بر اثر دوری از مکتب پیامبران، درمنجلاب گمراهی و فساد غوطه ور بودند، نه امنیت جانی داشتند، نه امنیت مالی و ناموسی. سایه شوم جهل و تعصب همه جا را تاریک کرده بود. ظلم و بیداد گری و لجاجت و انواع جنایات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه ای که به فرموده علی علیه السلام «میوه درخت جاهلیت فتنه و آشوب و غذای مردمش مردار گندیده، لباس زیرینشان ترس و وحشت و لباس رویینشان شمشیر بود. آب حیات انسانی در زمین فرو رفته بود و منارهای هدایت، کهنه و فرسوده شده و پرچم های گمراهی و تیره بختی آشکار گردیده بود» (5)

هدف از بعثت در کلام امام علی (ع)

خداوند، حضرت محمد را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت ها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.
پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.
خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه های او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود. (6)

بعثت در کلام امام خمینی ره

اگر بعثت هیچ ثمره ای نداشت الاّ وجود علی بن ابی طالب و وجود امام زمان ـ سلام الله علیه ـ این هم توفیق بسیار بزرگی بود.
حادثه ای بزرگ تر از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که بزرگ تر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در عالم وجود نیست، غیر از ذات حق تعالی و حادثه ای بزرگ تر از بعثت او هم نیست.
پیغمبر اکرم اهل عربستان است، لکن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال تمام عالم است.
اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است. آیات را تلاوت کند... نفوس را تطهیر کند.
پیغمبر اسلام می خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند، می خواست تمام ممالک دنیا راتحت یک کلمه توحید قرار دهد. (7)

هدف از بعثت در کلام امام خمینی ره

«بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه این که مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، تمام این ها را از ظلمت ها نجات بدهد. ظلمات را به کلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور عمل بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد... و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرّق نداشته باشند». (8)

انگیزه های بعثت در کلام امام خمینی ره

«انگیزه بعثت، نزول وحی... و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفّا بشوند، از این ظلماتی که در آن ها موجود است تا این که بعد از این که مصفّا شدند، ارواح و اذهان آن ها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. انگیزه بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را، نفوس خودمان را مصفّا کنیم... اگر این توفیق برای همگان حاصل شد، دنیا یک نوری می شود نظیر نور قرآن و جلوه نور حق». (9)

برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری حضرت آیت اللّه خامنه ای ـ دام ظله العالی ـ ، بعثت پیامبران را از حوادث بی نظیر عالم و دارای آثاری ماندگار برای حیات بشر برشمرده و می فرمایند: «هیچ حادثه ای از قبیل انقلاب های بزرگ، مرگ ها و حیات های ملّت ها، پدیدآمدن اشخاص بزرگ، از بین رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب های گوناگون، اهمیتش برای بشریت به اندازه بعثت های انبیا نیست. هم چنان که امروز شما می بینید، ماندگارترین شکل های فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل هایی است که ادیان به آن ها داده اند و تا ابد هم همین طور خواهد بود. اگرچه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیما خود را در پرتو اشعه بعثت نبی اکرم قرار نداده اند، یعنی غیرمسلمان ها، اما همان ها هم از برکات این بعثت، تاکنون منتفع شده اند». (10)

بعثت در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای درباره بعثت چنین فرموده است: «مسأله بعثت و پدید آمدن این حادثه، مهم ترین مسأله ای است که در طول عمر طولانی بشریت، برای او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاریخ بشر، هیچ حادثه ای به قدر این حادثه مؤثر نبوده و هیچ لطفی از طرف پروردگار، به عظمت این لطف، بر انسان ها وجود نداشته و امروز آن چه از شعار ما در دنیا مطرح است، همان پیام ها و شعارهای بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعی، آزادگی، علم و دانش، ترقی و تعالی». (11)

شعر بعثت

ماه فرو ماند از جمال محمّد          سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست          در نظر قدر با کمال محمّد
وعده دیدارِ هرکسی به قیامت          لیله «اسرا» شب وصال محمّد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی          آمده مجموع، در ظِلال محمّد
عرصه گیتی مجال همّت او نیست          روز قیامت نگر مجال محمّد
و آن همه پیرایه بسته جنّت فردوس          بو که قبولش کند، بلال محمّد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد          تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد          پیش دو ابروی چون هلال محمّد
چشم مرا، تا به خواب دید جمالش          خواب نمی گیرد از خیال محمّد
«سعدی» اگر عاشقی کنی و جوانی          عشق محمّد بس است و آل محمّد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۲
مهدیه صادقی