به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اطلاعات استخراج شده از 6 جلد کتابشناسی ماه که زیر نظر سیدفرید قاسمی از سوی خانه کتاب تهیه شده، حاکی از آن است که شکوه قاسمنیا در 6 ماهه نخست سال جاری 56 اثر در حوزه کودک و نوجوان تولید کرده است.
تعداد این کتابها در فروردین ماه 17 اثر، در اردیبهشتماه 8 اثر، خردادماه 8 اثر، تیرماه 3 اثر، مردادماه 15 اثر و در شهریورماه 5 اثر بوده است. نقاشی کودکان، داستانهای آموزنده، لالاییها، داستانهای فارسی، حیوانها، بدن انسان، حرکت شناسی، آداب و رسوم، داستانهای تربیتی و شعر کودکان از موضوعاتی است که در این کتابها بیان شده است.این آثار از سوی انتشاراتی مانند سروش، پیدایش، قدیانی، طلایی، افق و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
ریشه فرهنگی جهارشنبه سوری
با نگرش به آنچه که آمد، شگفتی بزرگیست که در بیست میلیون واژههای پارسی، نمیتوان هشتمی را برای هفت سینهای نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشند.بنابراین هر آنچه که دارای این ویژگیها نباشد - اگر چه با بندواژهٔ «س» هم آغاز شده باشد - نمیتوان جزء هفت سین به حسابش آورد. در زبان پارسی، تنها هفت چیز هستند که این ویژگیها را دارا هستند:
نویسنده، کتاب « اما دخترم فاطمه…!» را در دو بخش اصلی تدوین کرده است که
هرکدام از بخش ها نیز قسمت های جداگانه ای دارند. بخش نخستین به مناقب
فاطمه (س) می پردازد و به سه بازه ی زمانی پیش از این عالم، در این عالم و
پس از این عالم تقسیم شده است. بخش دیگر کتاب نیز اختصاص دارد به مصائب
صدیقه طاهره (س). خبر پیامبر (ص) از مصائب و سختی های ایشان، مصائب ایشان
پس از پیامبر، مصائب فرزندان فاطمه (س) و… نیز قسمت های بخش دوم هستند.
کتاب حاضر چند ویژگی دارد. نخست آن که تمام مطالب از زبان پیامبر (ص) است،
دیگر آن که برای نگارش آن روایات اصیل شیعه از نظر سند و متن و محتوا مورد
استفاده قرار گرفته است و مؤلف نود و چهار عنوان سند را برای محتوای کتاب
در بخش انتهایی آن -فهرست منابع- آورده است.
هفدهم اسفند؛ سالروز تأسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور
آیین گرامیداشت یازدهمین سالروز تأسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور، فردا هفدهم اسفند ماه در تالار رودکی برگزار خواهد شد.
سید جمال الدین اسد آبادی
زندگی نامه
سید جمال الدین اسد آبادی، بزرگ شخصیتی که در قیام آزادی خواهی و آگاهی بشر تا آن روز جهان به خود ندید، در سال 1254 در ده اسد آباد (حوالی همدان) به جهان دیده گشود و به دنبال خرد ورزی و تحصیل دانش راه مکتب خانه را در پیش گرفت. در دوازده سالگی به عزم عتبات وارد بروجرد شد، و از آنجا عازم نجف اشرف گردید. قبل از بلوغ با شیخ انصاری آشنا گردید و مدتها به سیر و سفر پرداخت و سرانجام ساکن نجف اشرف گردید. پس از آنکه سطوح فقه و اصول و ادبیات عرب را به پایان برد، مدتها از کرسی درس مرحوم همدانی درس اخلاق و مشی اسلامی و انسانی آموخت.
متجاوز از چهار سال در سلک افاضل دانشجویان مرحوم شیخ انصاری قرار گرفت و از حوزه نجف توشه ها اندوخت و به قصد آشنایی با علوم مختلف نجف را به سوی هندوستان ترک نمود. در هند تجاربی به دست آورد و مردم استعمار شده هندوستان را آگاهی می بخشید و چون موسم حج نزدیک بود عازم مکه معظمه شد و از آنجا به عتبات مراجعت نمود و عراق را به قصد افغانستان و زیارت مشهد مقدس ترک نمود و ضمن مسافرتهایی به عربستان، عراق، افغانستان و ایران، رسالتهائی ایفا نمود. هم اکنون سید جوانی سی ساله و دانشمندی آزموده تر شده. افکار انقلابیش مجددا او را برای چند سال به هندوستان کشانید، پس از چندین ماه روشنگری عازم مصر گردید و تا سال 1287 در مصر ماند و با افرادی عالم و دلسوز و جوانانی پرشور آشنا شد. و شالودۀ اساسی نوین را بر علیه استعمارگران پی ریزی نمود. او در خلال این چهار سال از مراسم حج و اهداف عالیه این کنگره جهانی نیز غافل نبود.
سید بعد از سال 1288 از مصر عازم ترکیه و از آنجا وارد لندن و پاریس شد و با طرز تفکر چرچیلهای اروپا (یعنی آدمخواران جهان) آشنا شده ناراحت می شد. نوشته اند جریدۀ در اروپا و مصر با همکاری محمد عبده منتشر نمود و گاه از اروپا سوی افریقا و از آنجا به سوی آسیا در حرکت بود و با جریده عروة الوثقی افکار جدید به مردم و تیپ جوان القا می نمود.
سید جمال الدین در سال 1303 برای سومین بار از طریق عربستان وارد بوشهر شد و از آنجا چند ماهی در شهرستانهای مختلف ایران و گاه با سران قوم سخنها داشت. در ضمن از تماس با محرومین نیز غفلت نداشت و خود را در قلب امثال میرزا رضا کرمانی جا داده بود. سید حدود سه سال در روسیه اقامت گزید و از مسکوبه آلمان نیز در سرکشی و مسافرت بود. بعد از مراجعت از اروپا به سوی روسیه، از طریق قفقاز وارد ایران شد همین که دولت مردان قاجار از ورود او به ایران مطلع شدند، به وسیله مأمورین رژیم تحت الحفظ به قم تبعید شد و پس از چند روز ناچار شدند او را به باختران (کرمانشاه) اعزام نمایند.
به طور خلاصه سید جمال الدین در سنوات عمر خود جهت تبلیغ و آگاهی ملت ها به حقوق پایمال شده آنها در حال پیمودن کشورهای مختلف در جهان آسیا و افریقا و اروپا بود. هر جا می رفت در عین حال که با سران ممالک سخنها داشت از تبلیغ طبقات محروم جامعه نیز غافل نبود. با خطابه و نطقهای آتشین خود و نشر جزوات و روزنامه ها غارتگری و مظالم ستمگران جهان را به گوش ملتهای دربند می رساند و مستضعفان جامعه را به حقوق حقه خویش آشنا می ساخت. سید مردی فعال، مقاوم و استوار و شجاعی نطاق بود.
سید جمال الدین چندین سال از مردم زمان خویش جلوتر بود، و در جو خمود آن زمان به خیال خویش می خواست اصلاحاتی اساسی و بنیادی نماید و با اتحاد سران بزرگ اسلامی، دست استعمارگران را از سر مسلمین کوتاه سازد و مسلما موعظه و سخنان امثال این دانشمندان بر قلوب سخت نوکران استعمار میخ سرد به سندان کوبیدن است!! از طرفی افکار این سید با طرز تفکر علمای مصر و عربستان و... حتی با علمای درباری هم سازگار نیست، ولی با همه این اوصاف رسالت خویش را ایفا نمود و وجودش اتمام حجتی بود. و گذشته از بین بردن بعض سلاطین جور افکار انقلابی او در نسل آینده بشریت (به خصوص به مملکت ایران) اثراتی نیکو بخشید.
بعضی معتقدند که سید از تماس با سران بزرگ ممالک اسلامی در مسیر اصلاحات بنیادی در اواخر عمر پشیمان بود. نتیجه ای که از برنامه او می گیریم آنکه عقلا و علمای متعهد ممالک اسلامی (بلکه همه جهان) می بایست به توده های مردم آگاهی بخشند، تا آنها خود به جنبش و جوشش درآیند و امثال نامبارکها را از رأس ممالک اسلامی به تفاله دان تاریخ ریزند،که پس از قیچی نمودن اینها دیری نپاید که نهالهای تازه (به یاری مستضعفان) روید و به خواست خدای متعال، حکومت جهانی مهدی موعود هموار گردد.
افکار سید جمال الدین اسد آبادی و فعالیتهای گوناگون او بر روی علمای ایرانی خیلی اثر گذاشت حتی ما در نوشته های عالم متقی و بی آلایش، مرحوم محدث قمی به چنین جملاتی در مورد این شخصیت برخورد می نمائیم: سید جمال الدین اسد آبادی در سال 1288 در جامع الازهر مصر شهرتی به سزا یافت و شیخ محمد عبده (متوفای 1323) از شاگردان مرید و فعال او بود و با جمعی از فضلا و نوابغ مصر افکار انقلابی خود را بدانها دمید و با همکاری اینها در مصر نشریاتی منتشر ساخت. در سال 1296 از مصر به هندوستان تبعید شد و پس از چندی از آنجا به لندن و پاریس مسافرت کرد و جریده عروة الوثقی را منتشر ساخت و تا هیجده شماره از آن بین مردم جلو رفت و ممنوع شد. او در سال 1310 به دعوت سلطان عبد الحمید عثمانی به دیار ترکیه رفت... از آثار اوست رساله ابطال دهریها و تاریخ افغان...
سید در اواخر عمر قربانی مطالع سودجوئی های افرادی از قبیل کامران میرزا و صدر اعظم بی دین ایران گردید. ناگزیر به ترکیه رفت، و در این سفر مدتها به دستور سلطان عثمانی زیر نظر و تبعیدی به سر می برد. سرانجام هم به دستور سلطان عثمانی عبد الحمید (بزرگ نوکر استعمار) این مجاهد نستوه و یگانه ابر مرد آزادی خواه مسموم شد، جسد این شهید در محله ای دوردست به شهر استانبول ترکیه (در قبرستان ماچکا) مدفون شد.
نوشته اند پس از 50 سال افغانها جسد او را از ترکیه به افغانستان بردند و فعلا بدین کشور مدفون است. در خاتمه این سید نه از اهالی افغانستان و نه از اهالی ایران، بلکه از اهالی همه مسلمانان جهان، از اهالی آن آئینی که مرز نمی شناسد و در عین حال حقوق تمام ملل مختلف را برای خودشان محترم می داند.
زندگی مشترک همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می شود ؛ اما به دلیل تفاوت هایی بین زن و شوهرها که ناشی از تربیت در دو محیط متفاوت است و همچنین عدم شناخت کافی ، پس از چندی مشکلاتی بروز می کند که چنانچه با تدبیر و درایت با آنها برخورد نشود، می تواند بنیان زندگی خانوادگی را به مخاطره بیندازد. برای به حداقل رساندن این خطر، و نشان دادن راهکارهایی دراین ارتباط ، مطلب زیر را به نظرتان می رسانیم .
بدون شک کانون خانواده ای که در آن ، میان زن و شوهر و اعضای خانواده انس و الفت نباشد، کانونی است همچون جهنم سوزان که نخستین آثار سوء خود را بر سلامت روانی و جسمانی اعضا باقی می گذارد. کودکان در چنین خانواده سرد و بی روح ، از ناامنی و آشفتگی عاطفی و اضطراب رنج می برند و احتمال ظهور و بروز ناهنجاری های عاطفی و رفتاری در آنان زیاد است . زیرا سرنوشت والدین و فرزندان با یکدیگر گره خورده و رفتار هریک آثار و پیامدهایی بر رفتار دیگری دارد.
متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی انسان ها، ستیزه ها و دعواهای خانوادگی است که ارکان خانواده را متزلزل می کند و سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد. آسیب ها و ستیزه های خانوادگی پدیده ای بسیار پیچیده و چند وجهی است و باید از دیدگاه های گوناگون روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، حقوقی و ارتباطی مورد مطالعه قرار گیرد. شاید همان طور که هر انسانی یکتا و منحصر به فرد است ، زندگی مشترک هر زوج جوانی نیز یکتا و منحصر به خودش باشد. با وجود این ، پرداختن به موضوع «آسیب شناسی خانواده» به منظور دست یافتن به راهبردهای پیشگیری ، یکی از مهمترین ضروریات آموزش خانواده است، چون بدون شناخت علل و عوامل ، دستیابی به راه های درمان و اصلاح امکان پذیر نخواهد بود.
سخن از آسیب شناسی خانواده ، سخن از عواملی است که بهداشت روانی خانواده و ازدواج را تهدید می کند. هدف این بخش از مطلب آن است که عوامل ناپایداری ازدواج و گسسته شدن ارکان خانواده، مورد شناسایی و علت یابی قرار گیرند. یک زوج جوان ، آگاهانه و عاشقانه ازدواج کرده اند، لیکن در حال حاضرعواملی کانون زندگی مشترک آنها را تهدید می کند. در بیان اهمیت آسیب شناسی خانواده باید متذکر شد که ریشه اکثر ناهنجاری های رفتاری ، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی افراد یک جامعه ، از خانواده بحرانی سرچشمه می گیرد. از این رو هدف از آسیب شناسی خانواده، از سویی شناخت علل و عواملی است که موجب عدم موفقیت ازدواج و شکل گیری مشکلات خانواده می شوند و از دیگر سو ارائه روش های پیشگیری مورد نظر است.
آسیب شناسی خانواده را می توان در سه مرحله مطالعه کرد:
1- پیش از ازدواج
2 - هنگام ازدواج
3 - پس از ازدواج
در اینجا آسیب شناسی خانواده در مرحله پس از ازدواج و تشکیل خانواده مورد نظر است. زندگی زوجین در آغاز ازدواج معمولا همراه با صلح و دوستی و آرامش است، لیکن هفته ها و ماه های بعد، گاه برخوردها، حسابرسی ها و ستیزه ها شروع می شود و مسائل و مشکلات بروز می کند. براساس مطالعات و تحقیقات انجام شده ، آسیب های گوناگونی ( مرئی و نامرئی) مانند سست شدن باورهای مذهبی ، بدآموزی ، تنوع طلبی ، خیال پردازی، مصرف گرایی و نظایر آن استحکام و سلامت خانواده را تهدید می کنند و هر یک از آنها مانند یک شبکه یا مجموعه ای از عوامل دست به دست هم می دهند و موجب تزلزل و آسیب پذیری خانواده می شوند. در قسمت های بعد به اختصار به برخی از مهمترین عوامل آسیب زا و سپس به راه های پیشگیری از آسیب پذیری خانواده می پردازیم.