امام صادق(ع): |
امام صادق(ع): |
زندگی نامه امام حسین
امام
حسین فرزند دومین امام علی و حضرت زهرا علیه السلام است . آن حضرت در شهر
مدینه به روز سوم شعبان (مصباح المتهجد/758) از سال سوم ( کافی 4638) یا
پنجم شعبان از سال چهارم هجرت (ارشاد / 198) دیده به جهان گشود . کنیه
ایشان ابوعبدالله و از جمله لقبهایشان رشید - طیب - وفی - زکی - مبارک -
سبط و سید آمده است ( کشف الغمه 216/2 ) آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر
مهترش امام حسن علیه السلام فاصله سنی داشت و مراحل رشد و نمو خویش را مدت
کمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلی الله علیه و آله و سی سال در
کنار امیرالمومنین و ده سال با امام حسن علیهما السلام گذراند. ( تاریخ اهل
البیت /76) و به سال 49 یا 50 هجری پس از شهادت مظلومانه امام حسن علیه
السلام امامت شیعیان را بر عهده گرفت .( کافی 461/1 و 462 امامت
آن حضرت مقارن با حکمرانی معاویه بود و از آنجا که امام حسن علیه السلام
با او صلح کرده بود ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد . چه با
مجاهدتهای امام حسن علیه السلام حق و باطل برای مسلمانان شناخته شده بود و
اصل اسلام در خطر جدی قرار نداشت . خطر از آنجا
آغاز شد که معاویه به سال 59 هجری تصمیم گرفت پسرش یزید را به عنوان خلیفه
پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری بر آن شد که در زمان
حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد .معاویه خود نخستین کسی شد که با پسرش یزید دست بیعت داد . ( مروج الذهب 36/3 و 37 ابن سعد در طبقات می نویسد : حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد . وی می افزاید : با مرگ معاویه در سال 60 هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آن
گاه یزید با ارسال نامه ای به حاکم مدینه نوشت : مردم را فراخوان و از
آنان بیعت گیر . و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد (
تراثنا ش 164/10 چون حاکم مدینه از امام حسین
علیه السلام بیعت خواست حضرتش در پاسخ گفت : ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم
. و یزید فاسق میگسار و آدم کش است . و مثل من با مثل او بیعت نکنند . و در سخنی دیگر فرمود : و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود و غیره . مسعودی
مینویسد : یزید مردی عیاش بود . پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه
میداشت و میگساری می کرد . . . و در ایام وی غنا در مکه و مدینه رواج یافت و
لوازم لهو و لعب به کار رفت و مردم آشکارا میگساری می کردند . و
درباره رفتار او با رعیت می گوید : فرعون در کار رعیت از او عادل تر و در
کار خاصه و عامه مردم خویش منصف تر بود . ( مروج الذهب 77/3 و 78
امام
حسین علیه السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت درنگ در آن شهر مقدس را
جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر رجب از سال 60 هجری به
اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد . ( ارشاد / 201 آن
حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش محمد بن حنفیه چنین بیان
فرمود : حقیقت آنکه من از روی سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشده ام و
جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدم صلی الله علیه و آله .
اراده دارم امربه معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیرت جدم و پدرم علی بن
ابیطالب علیه السلام رفتار کنم و غیره امام حسین علیه السلام به فاصله 5 روز در شب جمعه سوم ماه شعبان به مکه معظمه وارد گردید . ( ارشاد / 202 * * * چون
مردم کوفه در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت
یزید اطلاع یافتند نامه های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه السلام
امضاء کردند و حضرتش را به کوفه فراخواندند . آنان
نوشتند : ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده ایم و در راه تو آماده جانبازی
هستیم و بخاطر تو در نماز جمعه و جماعت دیگران حاضر نمی شویم . امام
حسین علیه السلام در پاسخ به درخواستهای مردم کوفه مسلم بن عقیل را در
نیمه ماه مبارک رمضان به جانب کوفه روانه کرد . و به او گفت : نزد مردم
کوفه برو . اگر آنچه نوشته اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم . مسلم
به روز پنجم شوال وارد کوفه شد چون خبر ورودش انتشار یافت 12000 کسب و
بقولی 18000 نفر با او بیعت کردند . وی این مطلب را به امام حسین علیه
السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید . اخبار
کوفه به یزید رسید . وی در اولین عکس العمل نعمان بن بشیر حاکم کوفه را
عزل و بجای او عبید الله بن زیاد را نصب کرد ( مروج الذهب 66/3 ) و به او
فرمان داد که مسلم بن عقیل را به قتل برساند . ( تاریخ طبری 258/4 ) و از
طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه السلام را در شهر مکه
غافلگیر کرده ازمیان بردارد چون امام علیه السلام
از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست بیت
الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی حجه از سال
60 هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت . ابن عباس
بعد از واقعه کربلا در نامه اش به یزید می نویسد : هرگز فراموش نخواهم کرد
که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا ( ص ) به حرم خدا طرد کردی و آن گاه
مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند . سپس او را از
حرم خدا به کوفه راندی وترسان و نگران از مکه بیرون شد با اینکه در گذشته و
حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت میگزید و خونریزی در آن را
روا می شمرد از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد.
لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و
سلم را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آنچه را که تو بزرگ نشمردی از آنجا که در
نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند. عبید
الله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او هانی بن عروه را در
کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند . ( تاریخ طبری 300/4 ) و از آنجا که
می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید سپاهی به سرکردگی حر
بن یزید ریاحی برای زیر نظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد .
حربن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین علیه السلام روبرو شد و
سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های اهل کوفه را که دو خرجین
بود به حربن یزید عرضه کرد و دعوت آنان را خاطرنشان ساخت و راه خود را
ادامه داد . . . تا آنکه به روز دوم محرم سال 61 هجری به ناحیه نینوا وارد
شد در
این زمین بود که ابن زیاد در رسید و نامه ای به حربن یزید تسلیم کرد . متن
نامه این بود : آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر
حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب حربن
یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای
به نام کربلا متوقف کرد . فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبید الله بن
زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد . شایان گفتن
است که حربن یزید پیش از شهادت امام حسین علیه السلام از کرده خود اظهار
پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
عمر بن سعد سه روز مانده به عاشورا پانصد سواره بر
کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. ( تاریخ
طبری 311/4 و 312 ) و روز نهم محرم تاسوعا امام حسین علیه السلام و اصحابش
به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای
آن حضرت یاوری نخواهد آمد . عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید امام
حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را بدید برادرش عباس بن علی علیهما
السلام را فرمود : سوارشو - جانم به فدایت ای برادر - تا آنان را دیدار کنی
و بگویی : شما را چیست و چه در سر دارید ؟! و غیره حضرت عباس علیه السلام با آنان به مذاکره پرداخت و آنان پذیرفتند که حمله را تا فردا به تعویض اندازند . سر انجام آن فردا ( عاشورا ) فرارسید عمربن
سعد با سی هزار جنگجو حمله را آغاز کرد . ( امالی الصدوق / 101 و 374 ) و
سپاه امام حسین که 32 سواره و 40 پیاده بودند ( کامل ابن اثیر 560/2 )
مردانه در برابر حملات ایستادند و شجاعانه جنگیدند و کشتند و کشته شدند .
هر کس از یاران آن حضرت شهادت می یافت جای خالیش پیدا بود ولی سربازی که از
سپاه یزید بر خاک می افتاد سربازی دیگر جایش را می گرفت جنگ
همچنان به راه خود ادامه می داد تا بدانجا که اصحاب امام حسین علیه السلام
همگی کشته شدند . در این هنگام نوبت به خاندان حضرتش رسید . اولین کس از
آنان که پای در میدان گذارد پسر مهترش علی اکبر بود. ( تاریخ طبری 341/4 ) و
به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان امام علی و
امام حسن علیهما السلام و جعفر طیار و عقیل به میدان رفتند و پس از رزمی
دلاورانه شهد شهادت به کام ریختند . و عباس بن علی علیهما السلام هم که به
قصد آب آوردن نبرد خویش را آغاز کرده بود مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی
خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت حساسترین
لحظه عاشورا آن هنگام بود که عزیز زهرا و جگر گوشه مصطفی بی یار و یاور
باقی ماند و دشمن از هر سو به حضرتش حمله آورد و غیره حجاج
بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید : به خدا هرگز شکسته ای را
ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و
آرام خاطر باشد . . . خدا پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم .
وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ
فراری می شدند همو
اضافه می کند : به خدا در این حال بود که زینب دختر فاطمه به طرف آن حضرت
آمد . . . در این وقت عمر بن سعد نزدیک حسین رسید . زینب به او گفت : آیا
ابو عبدالله کشته می شود و تو نگاه می کنی !؟ گوید : گویی اشکهای عمر را می بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود . وروی از زینب بگردانید . . . ( تاریخ طبری 245/4 برای
امام حسین علیه السلام شش ( ارشاد / 253 ) یا نه ( تاریخ اهل البیت / 102 )
یا ده ( کشف الغمه 250/2 ) فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن
فرزندان علی اکبر و عبدالله شیر خوار ( علی اصغر ) در کنار پدر به شهادت
رسیدند و امام سجاد علیه السلام پیشوای چهارم شیعیان گردید .
پیامبراکرم :
یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَینٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ إلّا عَینٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الحُسَینِ. بحارالأنوار، ج 44، ص 293
اى فاطمه! همه چشم ها در روز قیامت گریان است جز چشمى
که بر مصیبت هاى حسین بگرید.
موسسه خانه کتاب به ناشران، منتقدان و مولفان علاقهمند برای ارائه پیشنهاد برگزاری نشستهای تخصصی نقد کتابهای کودک و نوجوان، فراخوان داد.
به گزارش لیزنا، موسسه خانه کتاب در نظر دارد با همکاری ناشران و مولفان، نشستهای تخصصی کتابهای کودک و نوجوان را در انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان برگزار کند.
ناشران، منتقدان و مولفان علاقهمند به برگزاری نشستهای تخصصی نقد کتابهای کودک و نوجوان میتوانند موضوعات مورد نظر خود را به انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان پیشنهاد دهند.
بر اساس اعلام روابط عمومی موسسه خانه کتاب، علاقهمندان همچنین میتوانند پیشنهادهای خود را به نشانی اینترنتی anjoman.farhangi91@gmail.com یا به تلفکس 88918838 ارسال کنند.
سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب استانبول با حضورموسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران به نمایندگی از نشر جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته ( 17 آبان) افتتاح شد.
به گزارش لیزنا، سی و سومین دوره نمایشگاه کتاب استانبول از 17 تا 20 آبان ماه سال جاری برگزار می شود. در این دوه از نمایشگاه 850 ناشر داخلی و خارجی شرکت می کنند و در بخش بین الملل 20 کشور از قبیل ایران، چین، آلمان و عربستان حضور دارند.
در این دوره از نمایشگاه به موضوع 100 سال سینمای ترکیه پرداخته می شود. نویسنده افتخاری این دوره آتیلا دورسای است و برنامه های متنوعی در خصوص این موضوع در نظر گرفته شده است. همچنین در این دوره، بیش از 200 برنامه جنبی اجرا خواهد شد. در کنار این نمایشگاه بیش از 1000 اثر هنری از هنرمندان ترکیه ای عرضه می شود. مهمان افتخاری این دوره از نمایشگاه کشور مجارستان است .
موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران به نمایندگی از نشر کشومان در این دوره از نمایشگاه با در اختیار داشتن غرفه ای به مساحت 21 متر مربع حضور دارد. از برنامه های این موسسه در این دوره از نمایشگاه را می توان به عرضه و نمایش بیش از 250 عنوان کتاب در زمینه کودک ونوجوان، شعر ، داستان، هنر، ایرانشناسی، آموزش زبان فارسی، آموزش خط، مینیاتور و همچنین معرفی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اشاره کرد. هم چنین مجموعه ای از کتاب های کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و نیز انتشارات الهدی جهت فروش رایت در غرفه موسسه نمایشگاهای فرهنگی ایران عرضه می گردد.
این موسسه هم چنین هم زمان با برپایی سی سومین نمایشگاه بین المللی کتاب استانبول نشست هم اندیشی با ناشران ترک علاقمند به نشر آثار ایران و رونمایی از ترجمه ی ترکی رمان " مسابقه دات کام" را درغرفه موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران برگزار می نماید.
بر اساس اعلام روابط عمومی موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران، سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب استانبول از تاریخ هشت تا یازده نوامبر 2014 برابر با هفده تا بیست آبان ماه سال جاری برگزار می گردد. موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران به نمایندگی از نشر جمهوری اسلامی ایران دراین نمایشگاه حضوری فعال دارد.
به گزارش لیزنا، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب، با اعلام این خبر از دستاوردهای سفر فرهنگی هیات ایرانی به اسپانیا سخن گفت: در روزهای سهشنبه و چهارشنبه، ششم و هفتم آبان همایش سعدی و سروانتس در دانشگاه کمپلوتنسه مادرید برگزار شد که با استقبال بسیار خوب اسپانیاییها همراه بود.
محمدخانی گفت: در این سفر ضمن شرکت در همایش سعدی و سروانتس، دیدارها و گفتوگوهایی با مدیران دانشگاههای اسپانیا و برخی از نهادهای ادبی و نویسندگان و شاعران اسپانیا داشتیم و با ارائهی پیشنهادهایی برای همکاریهای فرهنگی و ادبی در سال آینده، فعالیتهای ادبی میان دو کشور گسترش مییابد.
وی اضافه کرد: قرار شد که در سال ۱۳۹۴ همایش شعر نو فارسی و اسپانیایی با بزرگداشت نیما یوشیج ـ پدر شعر نو فارسی ـ و خوان رامون خیمنس ـ پدر شعر نو اسپانیایی ـ در شهر کتاب و دانشگاه کمپلوتنسه مادرید برگزار شود و تحولات ادبی دو کشور در حوزهی شعر نو در صد سال اخیر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و شباهتها و تفاوتهای آن تبیین شود.
محمدخانی افزود: خوان رامون خیمنس، پدر شعر نو اسپانیایی، همزمان با دورهی نیما یوشیج میزیست و همانگونه که شعر نو با نام نیما یوشیج پیوند خورده است شعر نو و ناب اسپانیایی با نام خیمنس پیوند یافته و یکی از برجستهترین خدمات وی به شعر مدرن، ایدهی «شعر ناب» بود که عشق و شعر و دنیای شاعرانه تا آخرین لحظههای مرگ او را رها نکرد. توجه مدام خیمنس به شعر ناب، لطف و ظرافت غزلهای عاری از شایبه و اشعار نافذ و پر عمقش، او را پیشوای شاعران نسل جوان اسپانیا و در واقع بنیانگذار شعر نو ساخت.
معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب اظهار داشت: ما باید در معرفی ادبیات معاصر فارسی بیشتر تلاش کنیم و متاسفانه در جهان اسپانیایی زبان با شعر نو فارسی چندان آشنایی وجود ندارد و برگزاری این همایش میتواند در معرفی و ترجمهی شعر نو فارسی موثر شود.
محمدخانی به دیگر برنامههای سفر فرهنگی هیات ایرانی اشاره کرد و گفت: از چند دانشگاه در مادرید دیدار داشتیم و در دانشگاه آلکالا د انارس که زادگاه سروانتس است و هر ساله در این شهر و دانشگاه جایزهی ادبی سروانتس اهدا میشود حضور پیدا کرده و با دیدار و گفت وگو با مسئولان این دانشگاه، با فعالیتهای فرهنگی و علمی آن آشنا و دربارهی جزئیات جایزهی ادبی سروانتس بحث و گفتوگو داشتیم.
وی اضافه کرد: همچنین با برخی از نویسندگان اسپانیایی مانند الویرا لیندو، که آثار او به فارسی نیز ترجمه شده است، دیدار و برای سفر به ایران از او دعوت بعمل آمد. همچنین در هفتهی آخر آبان ماه نمایندگان چهار دانشگاه شهر مادرید برای گفتوگوهای علمی و فرهنگی به ایران میآیند و قرار است با همکاری رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا، سالانه سه نویسنده و شاعر و پژوهشگر از ایران به اسپانیا بروند و متقابلا سه نفر از اسپانیا به ایران بیایند تا زمینههای شناخت بیشتر از فرهنگ و ادبیات دو کشور فراهم شود.
فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس
اعضای جامعه است. فرهنگ راهنمای اعمال انسانها و معرف جهان بینی های آنها
در زندگی است. فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گسترده ای است که در میان
عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزه ای از عقاید، ارزشها، جلوه های احساسی
و هنجارهاست که اجبار اجتماعی غیر رسمی از آن حمایت می کند و فراتر از
گروهها و اقشار خاص در کلیت جامعه مورد قبول است. بر این اساس فرهنگ عمومی
از سه حوزه اصلی ارزشها، عقاید، باورها و هنجارها تشکیل یافته است.
در
کشور ایران به دلیل اهمیت خاصی که به این موضوع داده می شود روز۱۴ آبان به
نام روز فرهنگ عمومی نام گذاری شده است و این امر ضرورت توجه به این مفهوم و
بررسی آن را بیان می کند. در مقاله حاضر ضمن تعریف فرهنگ و فرهنگ عمومی،
ضرورت توجه به آن در کشور ایران و فرهنگ عمومی جامعه اسلامی از منظر جامعه
شناختی مورد بررسی قرار می گیرد.
ابعاد و دامنه مفهومی که به عنوان “فرهنگ” می شناسیم، آنقدر عمیق و
وسیع است که مشکل می توان آن را در قالب تعریفی مشخص و محدود گنجانید. با
مراجعه به بحثهای جامعه شناسان و صدها توصیف و تعریف از “فرهنگ” بطور کلی
می توان دریافت که از ارزشها و اعتقادات و باورها گرفته، تا منش و خصایل و
هنجارها و ادبیات و هنر و معماری، آیین ها و افسانه و اسطوره همگی ذیل
مجموعه فرهنگ می گنجد. مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی یکی از کم تعریف
پذیرترین مفاهیم است که گاه برخی آن را پدیده ای انسانی دانسته اند که همه
پدیده های انسانی را در برگرفته و در مقابل طبیعت قرارش داده اند و گاه نیز
صرفا شامل بقایایی به حساب آورده اند که شامل همه چیزهایی می شود که نمی
توان آنها را در مفاهیم سیاست، اقتصاد و دین جای داد. برخی از مولفان
امروزی نیز برآنند تا فرهنگ را یک بعد همیشه حاضر از زندگی اجتماعی افراد
بدانند.
فرهنگ در واقع در چهار راه اندیشه و احساس قرار گرفته و آن را
باید در حوزه اجتماعی، معادلی دانست برای نظام روانی احساسی که به غرایز
ساختار می دهد. بازنمایی و جهان بینی را برای ما ممکن می کند و میان امر
واقعی و امر خیالی از میان نمادها، اسطوره ها، هنجارها، آرمان ها و
ایدئولوژیها رابطه ایجاد می کند. به بیان ساده، فرهنگ، یک پدیده اجتماعی
است که از سویی در تلاش انسانها برای پاسخگویی به نیازهای گوناگونشان پدید
می آید و از سوی دیگر راهنمای فکر و عمل انسانها برای رفع نیازهایشان است.
مثلا در یک جامعه نیاز به غذا باعث ایجاد روش خاصی برای کشت و کار می شود
که در اثر گذشت زمان، خوگرفتن به این روش و تکرار روش توسط اعضای جامعه
بخشی از فرهنگشان می شود.
● فرهنگ عمومی
”فرهنگ عمومی عبارت است از
محموعه منسجم و نظام یافته ای از اهداف، ارزشها، عقاید، باورها، رسوم و
هنجارهای مردم متعلق به یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت”. بنابراین فرهنگ عمومی،
شامل تمامی فعالیتهای مبتنی بر اندیشه و عادت است که در جهت برآوردن
نیازهای بشری بسته به انواع جوامع از نظر تاریخی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی،
رفتارهای عمومی مردم را شکل می دهد. همه انسانهایی که از گذشته های دور تا
کنون در اقصی نقاط دنیا زندگی کرده اند؛ فرهنگ داشته اند. پس فرهنگ یک
پدیده عام است و هیچ گروه یا فردی در جامعه انسانی نمی توان یافت که فرهنگ
نداشته باشد؛ اما از آنجایی که اقوام و جوامع مختلف به نحوه یکسانی در
برآوردن نیازهای خود و برخوردشان برای رفع نیازها یکسان نبوده است، طبیعتا
فرهنگ خاص خود را ساخته و پرداخته اند و از این رو است که در جوامع مختلف،
تنوع فرهنگی به چشم می خورد.
لیکن در یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت،
بسیاری از ارزشها، باورها، هنجارها، معیارها و الگوهای رفتاری هستند که
گذشته از تکثر فرهنگی قومیتهای مختلف جامعه، جنبه عام داشته، همگان آن را
پذیرفته اند و در یک کل اجتماعی از آن پیروی می کنند. همین جنبه های عام در
یک جامعه بزرگ یا ملت را به عنوان “فرهنگ عمومی” آن جامعه می توان مورد
مطالعه و بررسی قرار داد. شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آن
خلاصه می شود و اهداف و کیفیت و مسیر حرکت به سوی تعالی با زوال و عقب
افتادگی آن تحت تاثیر فرهنگ عمومی است. لذا اهمیت شناخت و بررسی فرهنگ
عمومی برای ارتقا و تحول آن در مسیر رشد و توسعه، آشکار می شود. بسیاری از
پژوهشگران برای واکاوی فرهنگ عمومی و اصلاح و برنامه ریزی آن ابتدا به
بررسی دقیق آن از طریق کارکردهای سطوح و لایه های مختلف فرهنگ می پردازند.
زیرا فرهنگ از سطوح مختلفی مشتق شده است. برخی از این مشتقات در یک نظام
فرهنگی، پایه ها و ریشه های فرهنگ عمومی را می سازند. این بخش را لایه
زیرین مجموعه می نامند که دیگر سطوح و لایه ها بر آن قرار دارند. می توان
گفت که جهان بینی ها و شناخت شناسی در این سطح قرار دارد که ریشه بسیاری از
باورها، اعتقادات و ارزشها را به عنوان لایه بعدی فرهنگ تشکیل می دهند.
سطح بعد، آیین ها، هنر و ادبیات است که لایه بعدی را تشکیل می دهند و بر
پایه باورها، اعتقادات و ارزشهای یک جامعه استوارند. لایه بعدی که بیرونی
ترین و آشکارترین سطح است، هنجارها و الگوهای رفتاری و معیارهای اجتماعی در
یک جامعه مورد مشاهده و بررسی است. یکی از جامعه شناسان به نام اولسون،
فرهنگ را دارای چهار مولفه هنجار، باور، ارزش و تکنولوژی می داند. در هنجار
به دنبال این هستیم که چه چیز در فرهنگ مردم وجود دارد و در ارزش به دنبال
این هستیم که چه باید باشد. در حقیقت نگرش آرمانی به آنچه که در فرهنگ
عمومی انتظار داریم، ارزش است و در تکنولوژی، به چگونگی انجام امور توجه
داریم.
● فرهنگ عمومی در کشور ایران
کشور ایران که یک کشور اسلامی
است و از دیر باز دارای تمدن غنی ایرانی و ارزشهای اصیل می باشد؛ و دراین
کشور اهمیت خاصی به مقوله فرهنگ و تعامل افراد با یکدیگر نه تنها به عنوان
اعضای یک جامعه، بلکه به عنوان یک فرهنگ ویژه و شناخته شده جامعه اسلامی،
داده می شود. فرهنگ عمومی در کشور ایران مبتنی بر اصول و معارف اسلامی است.
در دین مقدس اسلام غیر از این که افراد به یک سلسله مبانی فردی از نظر
مسایل اخلاقی و فرهنگی معتقد هستند، یک سلسله قوانین و برنامه هایی وجود
دارد که بر اساس روابط اجتماعی افراد را به یکدیگر پایبند می سازد.
برنامه
ریزیهایی که اسلام برای هر فرد دارد، جدا از برنامه هایی نیست که برای
فرهنگ عمومی یک جامعه پیش بینی کرده است؛ به عنوان مثال وقتی اعتقاد به یک
سلسله مبانی فردی اخلاقی و فرهنگی مثل پاکی، درستی و حق گویی و بسیاری دیگر
اصول اولیه برای هر فرد در نظر گرفته می شود، این امر می تواند ریشه و
پایه برقراری روابط و مناسبات اجتماعی درستی را بنا نهد. بدیهی است که در
چنین دینی، فرهنگ عمومی نیز بر پایه همزیستی، مودت، محبت، همکاری، همیاری و
کمک و دستگیری از یکدیگر است. مهرورزی و عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی از
محوری ترین اصول اسلام در فرهنگ عمومی جامعه است.
در غرب وقتی فرهنگ
عمومی تعریف می شود، رفتارهای عرفی مبنا قرار می گیرد. اما در جامعه اسلامی
ایران الگوهای رفتاری جامعه اسلامی منبعث از لایه های زیرین است که همانا
اندیشه های دینی بر آن حاکمند. در جامعه ایران وقتی از دین صحبت می شود،
کلیه سطوح یعنی باورها، ارزشها، هنجارها، رفتار، عرف و شئون اجتماعی که
عناصر فرهنگ عمومی هستند، بر اساس تعالیم اسلامی شکل گرفته اند. بنابراین
اصلی ترین مساله فرهنگ عمومی در ایران، کمال جویی است. و اندیشه های دینی
که وجه ارزشی دارند، بر رفتارها و مناسبات اجتماعی حاکم هستند. فرهنگ درعین
حال که ثابت بوده، تغییر پذیر نیز هست. بنابراین می توان برخی از بنیانهای
فرهنگ عمومی را که مطابق دین مبین اسلام نیستند، طراحی کرد و تغییر داد.
به منظور اصلاح و توسعه تکاملی فرهنگ عمومی کشور باید سطوح و زیربنا های
فرهنگی و اصول بنیانی رفتارهای فرهنگی را شناخت و زیر بناها و ارزشهای
نامطلوب غیراسلامی را حذف کرد.
به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در فرهنگ
عمومی جامعه ایران توجه به ابعاد سه گانه ارزشها، حوزه قوانین و ضوابط و
حوزه اجرای قوانین در سطح جامعه ضروری است. در ایران اسلامی به دلیل حاکمیت
ارزشهای اسلام، رعایت عدالت اجتماعی و توجه به معنویات در پیشرفت و توسعه
مادی جامعه و ترویج روحیه جمع گرایی و اعتقاد به اینکه دستیابی به حد اکثر
منافع شخصی از طریق حداکثر شدن منافع جمعی امکان پذیر است، از اولویت های
اصلاح فرهنگ عمومی است. ارایه الگو به جامعه در اندیشه و رفتار مردم، گام
موثر دیگری در حاکمیت معیارهای اسلامی در فرهنگ عمومی است. در حوزه قوانین،
باید قوانین و مقرراتی در سطوح خرد و کلان وضع شوند که با اصول اسلامی و
فطرت انسانها هماهنگ باشد.
از سوی دیگر پرورش ذهنیت جامعه و ارایه
اطلاعات مناسب به مردم می تواند صفات اسلامی را در فرهنگ عمومی کشور احیا
نماید. اعتقاد و عمل نمودن گروههای مرجع و پایه در جامعه به مصادیق فرهنگ
اسلامی می تواند از جمله مهم ترین ابزارهای شیوع فرهنگ صحیح اسلامی و
الگوهای رفتار اسلامی در فرهنگ عمومی جامعه باشد. در بخش قوانین تبادل
فرهنگی با جوامع دیگر و دریافت جنبه های مثبت فرهنگ دیگران به تقویت و غنای
فرهنگ عمومی کمک شایانی می کند. تقویت فرهنگ عمومی در حوزه قوانین و ضوابط
منحصر به امور اخلاقی و معنوی نیست و در ابعاد سخت افزاری هم با اهمیت
است؛ به عنوان مثال معماری و همین طور ابزار حمل و نقل و یا محیط های عمومی
که افراد با آن هر روز سر و کار دارند، باید بر اساس اصول اسلامی طراحی
گردند.